شهرستان ورامین

جغرافیای تاریخی ورامین
اوضاع طبیعی ورامین
دشت ورامین در جنوب‌شرقی تهران واقع شده و دارای بهترین اراضی کشاورزی است.
از شمال به لواسان و از جنوب به کویر و مسیله و از مغرب به غار وفشاپویه ( پشاپویه ) و از مشرق به خوار ( گرمسار ) محدود است. از سطح دریا بیش از نهصدو‌پنجاه متر ارتفاع دارد ، در شمال آن سلسله جبال البرز و قله زیبای دماوند جلوه‌گری می‌نماید و در جنوب و مخصوصاً جنوب‌غربی آن تپه‌های مرتفعی در انتهای افق خودنمائی می‌کند ، اراضی آن رسوبی و پرقوت است و استعداد کافی برای کشت و زرع دارد ولی در پاره‌ای از نقاط یا به واسطه وجود خاک رس۱ کوره‌های آجرپزی جای کشاورزی را گرفته و یا زمین‌های باطلاقی و شوره‌زار مزاحمتی در این راه ایجاد کرده است.
به طور کلی آب و هوای آن معتدل خشک ( بَّری ) است ، در تابستان به واسطه وزش بادهای محلی درجه حرارت گاهی اوقات از ۴۰ درجه سانتیگراد تجاوز می‌کند و از تهران گرمتر می‌شود و در زمستان میزان‌الحراره به چندین درجه زیر صفر می‌رسد و سوز سرمای آن به واسطه فضای باز و آزادی که دارد بسیار زیاد است. فصل‌های بهار و پائیز آن ملایم و معتدل می‌باشد.

عمران و آبادی ورامین تا حدود زیادی وابسته به رودخانه جاجروداست ، این رود که دارای دو شعبه مهم می‌باشد از کوههای البرز سرچشمه می‌گیرد ، شعبه اول از کوه کلون‌بسته نزدیک گرمابدر سرچشمه گرفته و از نواحی کوهستانی می‌گذرد ،‌ شعبه دوم که موسوم به رود تار است از دریاچه تارمومج در ارتفاع ۲۹۰۰ متری به سوی شعبه اول سرازیر می‌گردد و پس از گذشتن از دماوند و گیلیارد و حصار ، در محل یوردشاه به شعبه اول ملحق گشته و بالاخره به پارچین می‌رسد ،‌کمی پائین‌تر از پارچین در محل کبودگنبد رودخانه جاجرود به چندین شعبه تقسیم شده و شعبات آن در تمام دشت ورامین جریان می‌یابد. بیشتر دهات و قصبات ورامین از آب جاجرود برای کشاورزی استفاده می‌نمایند و برخی از آنها از قدیم دارای حقابه بوده‌اند که هنوز هم از آن برخوردارند ، با اینکه آب رودخانه اثرات حیاتی در امر کشاورزی ورامین دارد متأسفانه تا چندی قبل قسمت عمده ‌آب جاجرود به هدر می‌رفت خوشبختانه با ایجاد سد فرحناز ( لار و لتیان ) کمک زیادی در طریق کنترل [۵۷]  آب رودخانه و گسترش اراضی فلاحتی به عمل آمده است.
طول تقریبی بخش ورامین از شمال به جنوب به ۶۰ و عرض آن از مشرق به مغرب به ۳۶ کیلومتر می‌رسد. محصولات عمده ورامین عبارت ا‌ست از غلات ، صیفی‌جات ، پنبه ، میوه‌جات.

 تاریخ شهر ورامین
ورامین تا قبل از استیلای مغول بر ایران ناحیه کم‌اهمیتی بود و شهرت چندانی نداشت و جزیی از ایالت ری ( راگا – راجس ) محسوب می‌شد ، وجه تسمیه آن معلوم نیست ، لرد کرزن گوید:در وندیدا نام دو محل به نام راجیس‌ودازنا ذکر شده که شاید همان ری و ورامین باشد ، آنچه از فحوای کلام مورخان و جغرافی‌نویسان پیش از ایلغار مغول می‌توان درک کرد این ا‌ست که در زمان حکومت آلبویه ورامین قصبه بزرگی بوده و از نواحی فلاحتی عمده به شمار می‌آمده است ، پس از خرابی و نابودی ری ، ورامین و اهمیت زیادی یافت.
لسترنج انگلیسی۴ می‌نویسد: « برای اینکه ری بیش از آن ویران مرکز تومان یعنی مقر تشکیلات اداری و مالی ایالت گردید نشود غازان‌خان دستور داد عماراتی چند در آن ایجاد شود ولی باز هم ری آباد نشد زیرا اهالی آن به دو شهر ورامین و تهران که نزدیک ری بودند و مخصوصاً به ورامین که هوایش از ری بهتر بود نقل مکان کرده بودند. »
در آغاز قرن هشتم هجری  ورامین آبادترین شهر ایالت ری بود.
حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهه‌القلوب راجع به ورامین و ترقیاتی که نصیب آن شده این طور می‌نویسد: « ورامین در ماقبل دیهی بوده‌است و اکنون قصبه شده و دارالملک آن تومان گشته طولش از جزایر خالدات عزکه و [۵۸] عرض از خط استوا  له‌کط ، در آب و هوا خوشتر از ری است و در محصول پنبه و غله و میوه‌ها و مانند آن ، ‌اهل آنجا شیعه اثنی‌عشریند و تکبّر بر طبعشان غالب بود. »
مؤلف کتاب هفت اقلیم درباره ورامین می‌نویسد: « ورامین زمان پیشین حاکم‌نشین بوده و قلعه در غایت حصانت داشته الحال بعد از تهران محلی در ری از آن شگرف‌تر نیست ، و از میوه‌جات انگورش بر تمام ری رجحان دارد و مضافات نیک چنانچه یکی از آن مواضع خاوه  است که حاصلش قریب سه‌هزار تومان است و بیشتر ارتفاعات یک من صد من می‌شود »
در اواخر قرن هشتم و آغاز قرن نهم هجری سیر قهقرائی ورامین آغاز گردید زیرا در این زمان تیموریان به قهر و غلبه بر ایران مسلط شده و خرابی و نابودی و کشتار را با خود به ارمغان آورده بودند! کلاویخو  جهانگرد معروف که در سال ۱۴۰۵ میلادی از ایران دیدن کرده است در سفرنامه خود می‌نویسد: « ورامین شهر بزرگی است که قسمت اعظمش خالی از سکنه شده‌است. »
جغرافی‌نویسان قرن دهم ورامین را به عنوان قریه ذکر می‌کنند معلوم می‌شود که در این دوره به‌کلی اهمیت سابق را از دست داده است.
مورخین می‌نویسند زمانی که کریمخان‌زند در حال احتضار بود آقامحمد‌خان قاجار که در خدمت وی به‌سر می‌برده به بهانه شکار از شیراز به سرعت خارج شد و پس از گذشتن از اصفهان و قم به ورامین رسید و در اینجا ایلات پراکنده قاجار را جمع‌آوری کرده و تحت فرماندهی خود به استراباد برد.
مادام دیولافوآ که به همراه شوهرش مارسل چندین‌بار در زمان سلطنت ناصر‌الدین‌شاه به ایران آمده است از ورامین دیدن کرده و شرح مبسوطی راجع به مسائل مختلف اجتماعی و اقتصادی و همچنین ابنیه و آثار تاریخی آن در سفرنامه خود ذکر کرده است که ما به طور اختصار به ذکر برخی از آن می‌پردازیم:
« پس از چهار ساعت راه‌پیمایی و پایمال کردن محصول مزارع و شنیدن ناملایمات از زارعین ، بام مخروطی‌شکل و گنبد مینائی مسجدی که در میان مزارع سر بر آورده بود از دور پدیدار گردید ، ‌اینجا دهکده ورامین است کمی بعد به آنجا رسیده و در میان باغها که دیوارهای گلی داشتند  داخل شده در این باغها درختان میوه از قبیل گیلاس و زرد‌آلو و گوجه و هلو ، جنگل انبوهی تشکیل می‌دادند ، پسران کوچکی بر بالای درختان توت کهنسال رفته و توت‌های سفید و سیاه را که به درشتی تخم ‌کبوتر بود با دست چیده و می‌خوردند دهکده ورامین در دشت پر حاصلی واقع شده اما کاروانسرایی ندارد که بتوان در آن منزل کرد. خوشبختانه نظر به توصیه دکتر تولوزان  توانستیم در خانه کدخدا فرود آییم…»
در زمان انقلاب مشروطیت و باز‌گشت مجدد محمد‌علیشاه به ایران ، ‌آخرین صحنه جنگ قشون استبداد و قوای حکومت مشروطه در نزدیکی ورامین اتفاق افتاد که منجر به دستگیری ارشدالدوله فرمانده قوای محمد‌علیشاه و تیر‌باران او توسط سپاهیان یپرم‌خان گشت.
هانری رنه دالمانی جهانگرد فرانسوی که در همین زمان به ایران آمده بود در کتاب خود در خصوص ورامین می‌نویسد: « کمی بعد وارد دشت ورامین شدیم در هر قدم نهر آبی بود که از کوهستان سرازیر می‌شد به مزارع سبز و خرمی برخوردیم. زارعین در مزارع مشغول کار بودند ما به تماشای یک قرقی مشغول شدیم که در هوا پرواز می‌کرد و ناگهان به زمین فرود آمد و مرغی را شکار کرد. دشت مانند تابلوی دورنمایی است که گویی به دست نقاشان ژاپنی با نقش‌های برجسته طلائی مطلوبی در زمینه سیاه ساخته شده‌است ، از دور دهکده‌ای دیده می‌شود که در دامنه کوه واقع است و از تابش اشعه خورشید منظره خاصی دارد…»
در زمان سلطنت رضاشاه کبیر ورامین مجدداً یکی از مراکز مهم کشاورزی ایران گردید ، تأسیس کارخانه‌های قندسازی و روغن‌کشی و پنبه‌پاک‌کنی بر اهمیت آن افزود. در سنوات اخیر به واسطه اصلاحات ارضی و تشکیل شرکت‌های تعاونی روستایی و حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق و ایجاد و اصلاح طرق ارتباطی و  تأسیس مدارس کشاورزی و آشنایی دهقانان به اصول جدید فلاحت توسط مروجین و ایجاد دانش‌سرای عالی سپاه دانش و اقدامات دیگر وضع این ناحیه را نسبت به سابق به‌کلی تغییر داده است.
۳- بناهای تاریخی
اکثربناهای تاریخی ورامین متعلق به دوره مغول است ، ‌چون همانطوری‌که قبلا ذکر شد در زمان حکومت ایلخانان بود که ورامین جای ری را گرفت و به سرعت روی به ترقی نهاد و بناهای متعددی در آن ایجاد گشت که پس از گذشت هفت قرن هنوز زیبایی و ابهت خود را به همراه دارد تعداد زیادی از این بناها در طول زمان به واسطه بی‌توجهی مردم به‌کلی نابود شده و اکنون حتی از خرابه‌های آنها هم اثری به چشم نمی‌خورد. مرحوم صنیع‌الدوله در کتاب مرآت‌البلدان از دو مسجد معروف نام [۵۹] می‌برد که تا هشتاد سال پیش برپا بوده و حتی بعضی از کتیبه‌های آن را هم ذکر کرده است متأسفانه اکنون اثری از این دو مسجد برجای نمانده و حتی در خرابه‌های آن بناهای جدیدی احداث نموده‌اند. در امام‌زاده یحیای ورامین کاشی‌های ذیقیمتی وجود داشته که بنا بر قول یکی از سیاحان اروپائی در دوره قاجاریه یکی از وزراء تعداد چند صندوق از همین کاشی‌ها را برای فروش به روسیه برده است! شکی نیست که در دوره قاجاریه به واسطه اغتشاشات داخلی و بحرانهای سیاسی و اقتصادی و بی‌میلی و بی‌علاقکی شاهان این سلسله نه‌تنها اندک‌توجهی به اینگونه آثار گرانبها نشده بلکه در تخریب و نابودی و یا پوشاندن کاشی‌کاری‌های ظریف به وسیله گچ و غیره اهتمام بلیغ از خود نشان داده‌اند. سیاحان و باستانشناسان خارجی که به اهمیت و ارزش اینگونه آثار واقف بوده‌اند از موقعیت مناسبی که در اختیار داشته‌اند سوء‌استفاده کرده و قسمتی از آثار عتیقه ما را به یغما برده‌اند. پروفسور آرتورپپ می‌نویسد: « بناهای عالی قدیمی در ایران دیدم که در ظرف دو دقیقه که مشغول مشاهده آنها بودم آجر و یا خشتی از آن بر زمین می‌افتاد و این در واقع مثل قطره‌خونی بود که از پیکر آدمی بر زمین ریزد ، در ایران بعضی از زیباترین ابنیه تاریخی دنیا را مشاهده کردم ،‌ تکلیف هر فرد ایرانی است که با هر قیمتی شده نگذارد این آثار رو به انهدام گذارده و از بین برود یکی از اموری که باعث جاودانگی ایران گشته صنایع ظریفه آن ا‌ست وظیفه شماست که با کمال دلسوزی آنچه را که برجامانده است نگهداری کنید…»
بناها و آثار تاریخی ورامین عبارت ا‌ست از: مسجد جامع – برج علاء‌الدین – امام‌زاده یحیی – قلعه ایرج – قلعه نارین – مقبره سید شاه‌حسین – مقبره سید فتح‌الله – مقبره کوکب‌الدین – امام‌زاده جعفر و تعداد زیادی قلعه‌های کوچک و بزرگ و امام‌زاده‌های گمنام در گوشه و کنار ورامین…
الف – مسجد جامع
مسجد‌جامع مهمترین بنای تاریخی ورامین است که خوشبختانه قسمت اعظم آن هنوز باقی است بنای آن در ایام سلطنت سلطان‌محمد خدابنده ( اولجایتو ) آغاز شد و در عهد فرزند و جانشین وی سلطان ابوسعید بهادر به پایان رسید. بخشی از آن در سال ۷۲۲ هجری ( ۳  – ۱۳۲۲ ) و قسمتی دیگر در سال ۷۲۶ هجری ( ۶ – ۱۳۲۵ ) میلادی خاتمه یافت. در سال ۸۱۵ هجری ( ۱۳ – ۱۴۱۲ ) میلادی در زمان سلطنت میرزا شاهرخ گورکانی قسمتی از این مسجد تعمیر شده‌است. مسجد‌جامع  ورامین به طرح چهار ایوانی ساخته شده و سر‌در جلوی آن با کاشی و آجر قهوه‌ای کمرنگ تزیین یافته است. ساختمان مسجد شامل سردر مخروبه و طاق‌نماهای اطراف و دو رواق شمالی و جنوبی و شبستان و ایوان و گنبد عظیم آجری و بناهای جنبین شبستان می‌باشد. در بالای سر‌در مسجد کتیبه کاشی معرقی به طول ۶۰/۲ و به عرض ۳۰/۱ قرار دارد که قسمتی از کاشیهای فیروزفام آن از بین رفته و درست خوانا نیست. نگارنده فقط توانسته است کلماتی مانند معظم و خاقان‌الاعظم را در سطر اول و محمد‌بن‌محمد را در سطر دوم به سختی تشخیص دهد ولی مؤلف مرآت‌البلدان در حدود هشتاد سال قبل همه عبارات کتیبه را که در آن زمان سالم مانده بود خوانده و در کتاب بدین شرح ذکر کرده است.
« ذگر القدیم اولی‌بالتقدیم ولی هذه‌العماره‌الجامع و سایر المنازل‌الاعلی مولی‌السلطان‌المعظم و الخاقان‌الاعظم و مالک الرقاب‌الامم و سلطان‌السلاطین‌‌العرب و العجم ابوسعید بهادرخان خلدالله سلطانه العبدالضعیف محمدبن‌محمدبن‌منصور القوهدی تقبل‌الله لمرضاته بسعی ولده‌الخلف‌الصالح‌الحسن‌بن‌محمد سلمه‌الله تعالی و سعید فی شهور سنه ۷۲۲… »
در کتاب مرآت‌البلدان ذکر شده‌است که کتیبه به خط ثلث و به رنگ سفید برجسته است در صورتی که در «  کتاب فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران » به خط ثلث سیاه‌رنگ در زمینه لاجوردی یاد‌آوری کرده است. نگارنده در این مورد دقت کردم و مشاهده نمودم که کتیبه به رنگ فیروزه‌ای و در زمینه بنفش است…
قسمت دوم مسجد شامل ده طاقنمای کوچک و یک طاق بزرگ در وسط است که بر روی هم راهروی مسقفی را تشکیل می‌دهند. در قسمت طاق بزرگ در خروجی شرقی مسجد قرار دارد. در این طاقنماها هیچ‌گونه کاشی بکار نرفته و تزئینات داخلی آن فقط اختصاص به قسمت فوقانی آن دارد که اسامی مقدسه‌الله و محمد و علی به نحو جالبی در سه سمت دیده می‌شود. بین طاقنماهای چهارم و پنجم در جهت جنوب مسجد کتیبه‌ای به این شرح روی دیوار به چشم می‌خورد « عمل علی قزوینی خداش بیامرزاد » معلوم نیست این شخص فقط در این قسمت بنای مسجد و تزئینات آن شرکت داشته و یا معمار اصلی بنا می‌باشد..

در برخی از حواشی همین طاق‌نماها گاهی کلمه الله در وسط است و زمانی نام محمد ، این طاق‌نماها  همگی  در ضلع شرقی مسجد قرار دارند و در ضلع غربی هیچ‌گونه بنایی دیده نمی‌شود و بعضی از محققین حدس می‌زنند که مدرسه صفویه در این قسمت قرار داشته است که بعدها به‌کلی از میان رفته  قسمت سوم شامل گنبد عظیم آجری و بناهای مجاور آن  است ارتفاع این گنبد طبق محاسبه دانشجویان دانشکده [۶۰] هنرهای زیبا تا سطح زمین ۵/۲۳ متر است قطر داخل گنبد ۵/۱۰ متر و ارتفاع طاق سفلی گنبد تا کف به ۲۵/۱۷ متر می‌رسد.
در کتاب مرآت‌البلدان اندازه‌های مختلف صحن اینطور ذکر شده‌است « صحن مقصوره مربع مستطیل و یازده ذرع‌و‌نیم طول و ده ذرع عرض آن می‌باشد ».
کتیبه داخل صحن به خط ثلث و از گچ است که پس از ذکر بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سوره یسبح‌لله است تا آیه شریفه ولایتمنونه ابداً بما قدمت ایدیهم و الله علیم بالظالمین.
در کتیبه ایوان آیه کریمه یا ایهالذین آمنو اذا نودی للصلوه من یوم‌الجمعه الی لعلکم تفلحون ذکر شده‌است. قسمتی از تزئینات داخلی گنبد که کاشی فیروزه‌رنگ بوده از بین رفته و از تزیینات خارجی ایوان هم کمتر اثری برجای مانده است.

در فضای زیر گنبد محرابی است که گچ‌بری مفصلی دارد به عقیده دکتر کریستی ویلسن  این محراب در زمان [۶۱] شاهرخ موقع تعمیر مسجد ساخته شده ولی کاملا تمام نشده است.
در داخل شبستان دو لوحه از گچ ساخته شده که خوشبختانه مطالب آن به خوبی خوانا است. در لوحه سمت راست نام میرزا شاهرخ که مسجد در زمان او تعمیر شده دیده می‌شود و در طرف چپ نام تعمیر‌کننده آن یوسف‌خان ( البته یوسف‌خان را یوسف‌خوان نوشته‌اند ) و در تاریخ شهر محرم سنه ۸۰۰ خوانده می‌شود چون میرزا شاهرخ در سنه ۸۰۸ به سلطنت رسیده معلوم است که بعد از ۸۰۰ عدد دیگری بوده و چون با گچ ساخته بودند محو شده‌است. اداره کل باستان‌شناسی در راه تعمیر و احیای این مسجد و کشف قسمت‌های ناشناخته و نامرئی آن که در زیر خروارها خاک پنهان شده‌است اقداماتی انجام داده است و تاکنون موفق به پیدا کردن حوض بزرگ داخل صحن و پایه‌های اصلی و حوض کوچک روبه‌روی سردر اصلی شده‌است. حوض بزرگ به شکل کثیرالاضلاع هشت‌ضلعی می‌باشد و پاشویه آن به شکل مستطیل است ، در کف حوض منفذی دیده می‌شود که احتمالا محل خروج بوده‌است. قسمتی از دیوارهای غربی مسجد را از نو ساخته‌اند و در سایر قسمتها نیز کارهایی انجام شده‌است.
ضمناً محوطه مسجد به وسیله دیوار محصور شده و ورود افراد به منظور بازدید از قسمت‌های مختلفه آن جز با خرید بلیط به مبلغ ده ریال در روزهای عادی ممکن نیست این اقدام واقعاً مفید بود چون سابقاً همه می‌توانستند هر وقت که بخواهند وارد مسجد شوند بدون اینکه واقعاً قصد بازدید از آن را داشته باشند چه بسا جنایاتی هم اتفاق می‌افتاد.
ب – برج علاءالدین
برج علاء‌الدین به فاصله کمی در شمال مسجد‌جامع و در ضلع جنوب‌‌شرقی میدان اصلی ورامین قرار دارد و شامل دو قسمت است قسمت اول که استوانه‌ای‌شکل ترک‌دار است بخش اصلی بنا را تشکیل می‌دهد و دارای دو در بزرگ در جنوب و شمال است. در ضلع غربی همین قسمت تقریباً در ارتفاع شش متری راه‌پله‌ای تعبیه شده که می‌توان بدان وسیله به قسمت وسطای برج راه یافت. آنهائی که برای جمع‌آوردی فضولات کبوتران از این معبر تنگ گذشته‌اند می‌گویند که گنبد مخروطی کوچکی روی این قسمت را پوشانیده که مشابه گنبد مخروطی اصلی برج است و می‌توان آن را دور زد. در منتهی‌الیه و حد فاصل بخش استوانه‌ای و گنبد کتیبه‌ای دورادور این قسمت قرار دارد که به خط کوفی است و مزین به کاشی فیروزه‌ای می‌باشد متأسفانه به علت عدم توجه و مراقبت قسمت اعظم آن مخصوصاً در سمت جنوب به‌کلی از بین رفته و بقیه هم چندان خوانا نیست.
قست دوم شامل گنبد مخروطی‌شکل بزرگی است که ارتفاع آن به ۵ متر می‌رسد و دارای منافذی است که پناهگاه خوبی برای پناهندگان است قسمت فوقانی مخروط به وسیله خطوط هندسی زیبایی تزیین یافته است و نوک آن معمولا آشیانه همیشگی لک‌لک‌ها می‌باشد.
نکته مهم هنری این بنا تزیین خارجی برج است که با کاشی‌های فیروزه‌ای و شمسه‌های آجری ( اختلاط رنگ فیروزه ‌و لاجورد و آجری ) زینت خاصی به این برج داده است
تاریخ بنای برج سنه ۶۸۰ قمری است۱۴ و معلوم نیست وجه تسمیه آن به علاءالدین روی چه اصلی است چون عده‌ای آن را مقبره سلطان علاء‌الدین خوارزمشاه می‌دانند در صورتی که در سنه فوق‌الذکر ایلخانیان بر ایران حکومت می‌کردند و سالها از انقراظ خوارزمشاهیان می‌گذشت در داخل برج هم که اکنون انبار اداره آموزش و پرورش است اثری از مقبره موجود نیست تا بتوان اظهار عقیده‌ای در این باره نمود. مردم ورامین این بنا را برج سید علاء‌الدین می‌نامند و در افواه شایع است که این بنا را زیاریان ساخته‌اند و باز گفته می‌شود که قرینه گنبد قابوس است و از فواصل دور به خوبی مشاهده می‌شود و راهنمای خوبی برای کاروانیان بوده است. سبک و ساختمان برج حد واسط بین معماری زمان مغول و دوره آق‌قویونلو است.
در سفرنامه دیولافوآ تصویری از برج علاءالدین وجود دارد که به صورت دیگری است یعنی فقط قسمت استوانه‌ای رسم شده و از مخروط خبری نیست.
این برج تاریخی که در عداد مقابر قدیمی می‌باشد احتیاج به تعمیرات اساسی دارد.
ج – بقعه امام‌زاده یحیی
بقعه امام‌زاده یحیی در جنوب‌‌شرقی ورامین در محله کهنه گل در قبرستانی واقع شده و فاصله آن به خط مستقیم تا مسجد‌جامع بسیار کم است تاریخ بنای آن محرم سال ۷۰۷ هجری قمری است و بانی آن را ابومحمد ابی‌زید ذکر کرده‌اند راه وصول به امام‌زاده کوره راه باریکی است که از میان مزارع گندم و صیفی‌جات می‌گذرد. سبک معماری بنا شباهت زیادی [۶۲] به مسجد‌جامع و برج علاء‌الدین دارد مدخل و در ورودی بقعه رو به شمال است. سیاحانی که سابقاً از امامزاده یحیی بازدید کرده‌اند شرح مبسوطی راجع به کاشیهای شفاف و زیبا و کتیبه برجسته آن به خط ثلث و محراب در سفرنامه‌های خود نوشته‌اند و حتی کاشیهای آن را بی‌نظیر و بی‌همتا ذکر کرده‌اند متأسفانه اکنون جز کتیبه گچ‌بری اثری از آن همه نفایس موجود نیست.
این بقعه دارای گنبد آجری است که در خارج کاهگلی و در داخل فاقد کاشی است و اکنون شکافها و ترک‌های خطرناکی برداشته است. دیواره گنبد دارای هشت ‌دریچه مشبک است داخل صحن تقریباً مربع‌شکل و دارای چهار کُنج به صورت طاق‌نما می‌باشد ، ‌در قسمت پائین دیواره صحن کتیبه گچ‌بری برجسته در زمینه گل و بوته دیده می‌شود که از محراب در ضلع جنوبی پس از ذکر بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سوره شریفه یسبح‌لله در سراسر دیواره صحن قید شده‌است. پائین‌تر از گچ‌بریها کاشی‌های بزرگ و زیبایی به کار رفته که دارای جلای فلزی می‌باشد ولی چندان قدمتی ندارد۱ در قسمت جنوبی بقعه دیواره و سردر جدیدی احداث کرده‌اند که فقط به منظور نگهداری و جلو‌گیری از ریزش بنا است.
در سفرنامه مادام دیولافوآ راجع به بقعه امام‌زاده یحیی مطالبی به شرح زیر مذکور است:
« امروز به دیدن امامزاده یحیی که یکی از بناهای خوب این ناحیه است رفتیم این امامزاده تنها بنائی است که محفوظ مانده و در آن به استثنای مواقع مخصوص زیارت بسته است ، در داخل آن کاشی‌های بسیار عالی که دارای انعکاس فلزی هستند به کار رفته است ، ‌قسمتی از این کاشیها را کنده و در تهران به بهای گزافی فروخته‌اند و به همین جهت پس از سرقت ، اشخاص بیگانه و غیر‌مسلمان از دخول در این مکان مقدس ممنوع شده‌اند به علاوه این ممنوعیت جنبه دیگری هم دارد و آن این است که مقبره امام‌زادگان در نظر مسلمانان مهمتر از مساجد می‌باشد ، خوشبختانه از ورود ما ممانعت نکردند بنای امام‌زاده‌یحیی قدیمی و چندین‌بار تعمیر یافته است این بنا در قرن دوازدهم میلادی در دوران سلطنت سلجوقیان برپا شده و در داخل آن بنای مضلع و نوک‌تیزی است که از حیث شکل مانند گنبد اتابک نخجوان است و در دوره غزنویان ساخته شده و خوب معلوم است که بنای تازه را با این بنای قدیمی هم‌آهنگ کرده و ساختمانهای قدیم و جدید را به هم متصل ساخته‌اند. کاشیهای محراب که رنگ فلزی صیقلی دارند پس از تعمیر ثانوی برای تزیین در آنجا بکار برده شده و برای بکار بردن آنها مجبور شدند که یک قسمت از تزیینات قدیمی را خراب کنند. در اینجا ما به یک نکته اساسی تاریخی برمی‌خوریم که زمان ایجاد این کاشیهای فلزی را به طور دقیق معین می‌کند می‌توانیم بگوئیم که هیچ‌جا کاشیهائی صاف‌تر و درخشنده‌تر از کاشیهای امام‌زاده‌ یحیی پیدا نخواهد شد، این کاشیهای فلزی‌رنگ سه دسته‌اند دسته اول کمی زرد رنگ است و دسته دوم رنگ فلزی برنج‌مانندی دارد و دسته سوم تیره‌تر است و مانند مس قرمز می‌باشد. »
د – قلعه ایرج
قلعه گبری یا قلعه ایرج در شمال‌شرقی ورامین بر سر راه ورامین – جلیل‌آباد البته به فاصله یک کیلومتری جاده آسفالته واقع شده‌‌است از شمال به قریه یوسف‌رضا و از جنوب به دهکده عسگر‌آباد و از سمت مشرق به دو قریه چالتاسیون و ده ماسین و از مغرب به دو دهکده پلنگ‌دره و کلاته محدود است و یکی از قلاع بزرگ ایران محسوب می‌شود که خوشبختانه قسمت اعظم آن از گزند حوادث مصون مانده است ارتفاع متوسط دیواره آن متجاوز از دوازده متر است و از غرب به شرق ارتفاع آن افزایش می‌یابد. از بالای مسجد‌جامع ورامین دیوارهای خشتی و گلی قلعه ایرج به وضوح مشاهده می‌شود که دو نفر می‌توانند در آن جای گیرند ، بنا به اقوال مختلف که صحت و سقم آن معلوم نیست تاکنون تعدادی ظروف زرین موسوم به هاون از حصار قلعه به‌ دست آورده‌اند.

قلعه ایرج به شکل مربع مستطیل است و با خشت و گل ساخته شده و دارای برج‌های دفاعی می‌باشد که از یکدیگر قریب سی‌متر فاصله دارد به عقیده دیو‌لافوآ که از این قلعه بازدید کرده قلعه ایرج از نظر ساختمان و سبک آن شباهتی به ابنیه اسلامی ندارد و متعلق به دوره ساسانی است و از برج و باروی شهر ری قدیمتر است و محیط آن را هفت تا هشت کیلومتر نوشته است. این قلعه چون بر سر راه کاروان‌رو قرار داشته سابقاً اهمیت نظامی خاصی را دارا بوده‌است. در اطراف آن خندق عمیقی بوده که اکنون با تراکتور هموار شده و زمینهای مزروعی را تشکیل می‌دهد مسلماً اگر داخل این خندق را آب می‌انداختند دسترسی به قلعه به هیچ‌‌وجه ممکن نبود.
خشتهای مربع‌شکلی که در بنای این قلعه به کار رفته و اکنون برخی از آن را بیرون می‌آورند به طول ۶۰ سانتی‌متر و به ضخامت ۲۵ سانتی‌متر است و وزن بعضی از آنها به ۶۰ کیلو‌‌گرم می‌رسد.
در کتاب راهنمای تاریخی وزارت معارف اظهار عقیده [۶۳] شده‌است که برجهای قلعه گبری ظاهراً مقارن حمله مغول ساخته شده‌‌است. برای مشروب ساختن اراضی قلعه از یک رشته قنات موسوم به آجربس استفاده می‌کنند که مقدار آبش در تابستان در حدود پنج سنگ و در زمستان دو سنگ می‌باشد و دیگر شاخه کوچکی از رودخانه جاجرود وارد قلعه می‌شود که در زمستان و بهار آبش بسی‌سنگ و در تابستان به شانزده سنگ می‌رسد.

چندین خانوار که بیشتر از ترک‌های آذربایجان و اعراب کُتی می‌باشند در پای قلعه سکونت دارند و شغل عمده آنان دامپروری و کشاورزی است.
تا سال ۱۳۴۳  اراضی قلعه و اطراف آن متعلق به یکی از شاهزادگان قاجار بود و از آن تاریخ بین افراد ساکن همین قلعه و کشاورزان نواحی مجاور تقسیم شد.
دیواره‌های قلعه ایرج بر اثر عوامل فرسایش مرتباً از ارتفاعش کاسته می‌شود و گاهی اوقات هم زارعین برای تقویت اراضی خود از خاکهای پرقوت دیوار استفاده می‌کنند و این امر در نابودی آن تسریع خواهد کرد و شکافهای عظیم و سوراخهای متعدد دیوار پناهگاه خوبی برای حیوانات وحشی از قبیل کفتار و گرگ و شغال و روباه است…
ه- نارین قلعه
در داخل شهر ورامین قلعه‌ای با دیوارهای بلند دیده می‌شود که اکنون رو به ویرانی است و برخی از قسمتهای آن فاقد دیوار بوده در میان خانه‌های کاهگلی و آجری شهر کمتر به چشم می‌خورد. مردم ورامین آن را ایرج نارین می‌نامند. مؤلف مرآت‌البلدان فاصله آن را تا مسجد‌جامع در حدود۱۵۰۰  قدم ذکر کرده ولی کمتر به نظر می‌آید. مورخان و نویسندگان قدیم از این قلعه کمتر نام برده‌اند در سفرنامه دیولافوآ راجع به این قلعه مطالبی بدین شرح مذکور است:
« در خود دهکده ورامین ارگ خرابی است که تا اندازه‌ای محفوظ مانده و مسلماً در طرز دفاعی قدیم مفید بوده است .»
محتمل است که ارگ مرکزی شهر و مقر حکمران ورامین همین نارین‌قلعه بوده است.
و – بقعه شاهزاده حسین
بقعه شاهزاده حسین که اهل محل سید‌شاه‌حسین می‌نامند در مشرق ورامین واقع شده و تا جاده آسفالته چندان فاصله‌ای ندارد بنای آن از دو قسمت متصل به هم تشکیل شده. قسمت اول که دارای کاشیهای زیبایی است در جلو و قسمت دوم که مقبره در آن قرار گرفته در عقب آن به وسیله در کوچکی به اولی مربوط است رو کاری همه بنا و گنبد ،‌ کاهگلی است و هیچ‌گونه تزیینی ندارد. در ایام محرم فقط در این بقعه مراسم مذهبی برگذار می‌شود و در سایر مواقع در ورودی آن قفل است. وقتی وارد بقعه می‌شویم بقایای محراب زیبائی از کاشی معرق لاجوردی و فیروزه‌ای‌رنگ جلب نظر ما را می‌کند البته قسمت زیادی از این کاشیها از بین رفته و یا در شرف نابودی است. اطراف محراب را اگر هم کاشیکاری بوده با گچ و آهک پوشانیده‌اند ، ‌در بالای محراب کتیبه‌ای بوده که قسمتی از آن از بین رفته و بقیه هم چندان خوانا نیست و فقط این کلمات « دخل‌المؤمنین » قابل تشخیص است.
اداره باستانشناسی هنوز توجهی به این بنا و کاشیهای ذیقیمت آن ننموده است. سبک معماری بنا شبیه برج علاء‌الدین و مسجد‌جامع است بنابر‌این محتمل است که در دوره مغول ایجاد شده باشد.
ز – مقبره سید فتح‌الله
در شمال نارین قلعه و نزدیک خیابان اصلی ورامین واقع شده و اکنون هیچ‌گونه اثری که مؤید قدمت آن باشد جز یک کتیبه کوچک در بنا وجود ندارد، درون صحن بقعه را با آهک سفید کرده‌اند شاید کاشی‌های قدیمی یا کتیبه‌ای در زیر آن پنهان شده باشد که فعلا به چشم نمی‌خورد. به هر حال همان کتیبه کوچک هم که روی در ورودی بقعه قرار دارد کمکی به شناسائی بنا و سابقه آن نمی‌نماید.
در مجاورت این بقعه مسجد کهنه‌ای قرار داشت که تا هشتاد سال قبل هنوز برپا بود و به تدریج در نتیجه عدم توجه به سرعت رو به ویرانی رفت و در حدود بیست سال قبل باقی‌مانده بنا را هم مردم خراب کرده و به جای آن مسجد جدیدی ساختند . در کتاب مرآت‌البلدان راجع به این مسجد کهنه مطالبی به این شرح نوشته شده:
« این مسجد مسقف بوده و حالا همان جدار باقی و سقف ریخته و قبرستان است و در یک ضلع این مسجد مقبره سید فتح‌الله است ، در سنه ۸۹۹ هجری این مسجد بنا شده محرابی از آثار این مسجد باقی است و با کاشی معرق بسیار اعلی آیه شریفه و انزل فی قلوب‌المؤمنین تا آخر آیه مکتوب است و در داخل محراب در سه ضلع لاالله‌ الی الله‌الملک‌الحق‌المبین محمد رسول‌الله صادق‌الامین علی ولی‌الله امیرالمؤمنین به خط ثلث کتیبه شده‌است. » [۶۶]
ح- بقعه کوکب‌الدین
مقبره کوکب‌الدین در مجاورت خیابان اصلی ورامین واقع شده‌است تا چندی قبل اثری از کتیبه یا گچ‌بری در این بنا به نظر نمی‌رسید ولی به تازگی کتیبه سردر آن را از زیر کاهگل و آهک بیرون آورده‌اند. در این بقعه سه سنگ قبر قدیمی و جود دارد که اولی متعلق به دوره تسلط افاغنه بر ایران است در روی این سنگ پس از ذکر اسامی چهارده معصوم از حاج محمد نصیر نامی از مردان سرشناس ورامین در سال ۱۱۴۲ هجری قمری نام می‌برد که به دست افاغنه به قتل رسیده و آنگاه این شعر را می‌آورد:
بسی حسرت که بودش بر دل و جان
به زیر تیغ افغان گشته مقتول
سنگ نبشته قبر دوم که تاریخ ذیحجه سنه ۱۱۷۷ هجری قمری یعنی دوره سلطنت کریمخان را نشان می‌دهد متعلق به آقا محمد ، ‌ولد محمد‌باقر است در این سنگ این چند بیت ذکر شده است:
فرو ریخت سرو نهال محمد
دریغا که شد تند باد خزان
ز شوق بهشت و جمال محمد
روان مرغ روحش ز ملک بدن
به حق محمد و آل محمد
الهی مکن ناامیدش ز لطف
سنگ قبر آخری سنه ۱۲۲۱ هجری یعنی زمان فتحعلیشاه قاجار را نشان می‌دهد.
در جوار بقعه کوکب‌الدین مسجد عتیقی بود که اکنون اثری از آن برجای نیست و به جای آن در سال ۱۳۴۴ خورشیدی دبیرستان دخترانه کوروش کبیر ایجاد شده‌است.
مرحوم صنیع‌الدوله مؤلف مرآت‌البلدان راجع به این مسجد می‌نویسد: « مسجد دیگری هست در ورامین خراب و کتیبه‌ها به خط ثلث دارد که خوانده نمی‌شود و در سمت دیگر سنه هفتصد‌‌و‌هفت پدیدار است صحن مسجد را حالا قبرستان کرده‌اند اهل بلد گویند اینجا مقبره کوکب‌الدین است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیوندهای مهم

تماس با ما

آدرس مرکز شماره 1 (خواهران) :

ورامین-میدان رازی-ابتدای بلوار رسالت-جنب آتش نشانی-ساختمان شهید مهتدی-مرکز علمی کاربردی شهرداری ورامین

شماره های تماس :36220146 – 36229945    – کدپستی 3371739974

آدرس مرکز شماره 2 (برادران) :

ورامین-بلوار رسالت-مجتمع عفاف-مرکز علمی کاربردی شهرداری ورامین

شماره تماس:36220091

 

آدرس مرکز نقشه

تمام حقوق برای دانشگاه علمی کاربردی ورامین محفوظ میباشد


Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (0) in /home/pesarek2/public_html/wp-includes/functions.php on line 5373